آرشآرش، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 12 روز سن داره

کوچولوی دوست داشتنی ما

ويزيت دي ماه

سلام فندوق كوچولوي مامان... 7 دي ماه نوبت بعدي من براي دكتر بود... فشارم خوب بود، وزنم از 73 رسيده بود به 77 و نيم يعني 4 كيلو و نيم اضافه شدم و از اول حاملگي 11 كيلو... صداي قلبت خوب بود و بازم درخواست سونوگرافي كردم... 29 هفته ات بود، وزنت 1600 گرم و همه چي خوب بود و اين دفعه همون اول كامل مشخص بود پسر هستي... اينم عكس سونوگرافي اين دفعه ...
9 دی 1393

خريد سيسموني

سلام گلم بعد از اينكه قطعي شد پسري خريد سيسموني شروع شد... حسابي درگير خريد هستم ... اسباب بازي، لباس، تخت و كمد و وسايل ديگه. نميدوني من و بابات چقدر ذوق ميكنيم وقتي وسايلت رو باز ميكنيم. ديگه اينقدر شديد تكون ميخوري كه از روي شكم حركتت معلومه شيطون بلا... من كه كلي قربون صدقه ات ميرم بعد دست بابات رو ميذارم رو شكمم اونم حس ميكنه و حتي تكون شديدت رو    مي بينه از روي شكم و كلي ذوق زده ميشه... آخه براش جالبه در كنار دكتر رفتن درمانگاه هم هر ماه بايد برم و همينطور دكتر تيروئيد... 7 ديماه رفتم درمانگاه براي چكاپ ماهيانه. بابات هم ميخواست صداي ضربان قلبت رو گوش كنه. اين بود كه از ماما خواستم كه صداش بزنه بياد ...
9 دی 1393

ويزيت آذر ماه

سلام جيگر مامان. قربون قد و بالاي كوچولوت برم روز 4 آذر رفتم براي ويزيت بعدي... فشارم خوب بود، فقط نيم كيلو وزن اضافه كرده بودم يعني از اول 7 و نيم كيلو صداي ضربان قلبت خوب بود و از دكتر خواستم سونوگرافيم كنه براي اينكه مطمئن بشم ‍پسر هستي يا دختر. 25 هفته هستي، وزنت حدود 700 گرم بود و همه چي خوب بود. سرت رو به پايين بود و حالت سجده داشتي و نميشد جنسيتت رو تشخيص داد. به همين دليل دكتر و ماماي اون 10 دقيقه درگير بودن كه ببينن چي هستي. دكتر تكونت ميداد منم هي اين دنده شدم هي اون دنده... تا بلاخره مشخص شد پسر هستي... تا حالا كه بابات شرط رو باخته اينم عكس سونوگرافي ...
9 دی 1393
1